۰ تومان
0
0
Subtotal: ۰ تومان
سبد خرید خالی است.

آموزش هنر

آموزش هنر مجموعه‌ای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که برای اثرگذاری بر احساسات و هوش انسانی یا به‌منظور انتقال یکمفهوم، خلق می‌شود. امر هنری همیشه با زیبایی همراه نبوده ولی همواره با خلاقیت انسان همراه است. همچنین می‌توان گفت هنر، توانایی و مهارت آفریدن زیبایی است. از مهم‌ترین رشته‌های هنری می‌توان به هنرهای تجسمی (نقاشی، طراحی، تندیس‌گری، عکاسی و چاپ)، هنرهای نمایشی (تئاتر و رقص) و دیگر هنرهای صناعی (موسیقی، ادبیات، شعر، داستان، سینما و معماری) اشاره کرد.

دانشنامهٔ بریتانیکا هنر

را به عنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که می‌توان با دیگران تقسیم شود» تعریف می‌کند. البته هیچ توافق جامعی از اینکه چه چیزی اساس هنر را تشکیل می‌دهد، وجود ندارد.[۱][۲][۳] ذات هنر و مفاهیم مرتبط، مانند زیبایی و خلاقیت، در شاخه‌ای از فلسفه به نام فلسفه هنر و زیبایی‌شناسی بررسی می‌شود.[۴] آثار هنر همچنین در رشته‌هایی مانند نقد هنری و تاری هنر نیز بررسی می‌شوند.[۵]

در یک طبقه‌بندی جدید بر اساس کتاب استراتژی بازاریابی هنر از مهدی خادمی می‌توانیم تعاریف هنر را به دو دسته کارکردی و رویه‌ای تقسیم‌بندی کنیم. کارکردی‌ها عنوان می‌کنند که هنر برای تحویل یک هدف طراحی شده‌است و چیزی محسوب می‌شود که بتواند دارنده آن را در راه دست‌یابی به هدف کمک کند و وظیفه آن فراهم کردن تجربه‌های زیبایی شناختی لذت‌بخش است. در مقابل رویه‌گرایان عنوان می‌کنند چیزی به عنوان اثر هنری محسوب می‌شود که بر طبق فرمول یا فرآیندی مناسب ساخته شده باشد. صرف نظر از این که هنر چه هدف و مقصودی دارد، هنر می‌تواند در ابتدا کارکردی باشد اما در نهایت به صورت رویه‌ای عمل کند.

مانرو بریسیدی (۱۹۸۲) یک تعریف کارکردی از هنر ارائه می‌دهد:

«اثر هنری ترکیبی از شرایط مورد نظر است که به منظور ارائه تجربه‌های زیبایی‌شناختی ارزشمند قادر به نشان دادن ویژگی‌های زیبایی‌شناختی هنر باشد.»

از موارد هنرهای ترکیبی، به عکس‌برداری و نقاشی می‌توان اشاره کرد.

کارکردی‌ها، ارزش هنر را وابسته به ماهیت آن می‌دانند، تعریف رویه‌گرایان، صرفاً توصیفی بوده و مبتنی بر ارزیابی نیست. از تعاریف رویه‌ای ارائه شده می‌توان به تعریف دیگری اشاره کرد که یک تعریف سازمانی محسوب می‌شود. او در درجه اول اثر هنری را به عنوان «اثر تصنعی» و در درجه دوم به عنوان «مجموعه ای از جنبه‌های کلیدی که از طرف برخی از نامزدها برای قدردانی از افراد فعال در منظومه هنر اعطا می‌شود» می‌بیند.[۶]

در ادبیات ایران در دورهٔ اسلامی این معنا دوباره دگرگون شد و هنر به معنای دلیری، کمال، فضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و… به کار رفت، که دارای بار معنایی عام بود:

به دشمن نمایم هنر هرچه هست * زمردی و پیروزی و زور دست *
چون غرض آمد هنر پوشیده شد * صد حجاب از دل به سوی دیده شد *
با دانش است فخر نه با ثروت و عقار * تنها هنر تفاوت انسان و چهار پاست *
از دیوان «پروین اعتصامی»

محتویات
۱ ریشه‌شناسی
۲ هنرهای تجسمی
۳ هنرهای صناعی
۳.۱ صنایع ظریف
۴ منابع
۵ پیوند به بیرون


ریشه‌شناسی
واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو واژهٔ «هو» به‌معنی نیک و «نر» یا «نره» به‌معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد شده‌است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی «هنر» درآمده است که به‌معنای انسان کامل و فرزانه است.[نیازمند منبع] در زبان یونانی هنر، تِکنِس (به یونانی: Τέχνες) گفته می‌شود که این اسم به‌طور اشتباه وام‌واژه تِکنالجی (به انگلیسی: technology) به معنای «فناوری» در زبان انگلیسی شده‌است.[۷]

متن جایگزین
توضیحات عکس

هنرهای تجسمی

هنر زیبایی بدن، کیرکه جام را به ادیسه پیشکش می‌کند. اثر جان ویلیام واترهاوس

هنرهای تجسمی
مبانی هنرهای تجسمی دارای عناصری هستند که شامل:

نقطه، خط، سطح، حجم، فرم «شکل»، رنگ، نور، بافت، ریتم، حرکت «فضا و زمان»، ترکیب «ترکیب‌بندی»، تناسب، تعادل «توازن»، تباین «تضاد یا کنتراست»

برج برادوی در ووسترشایر، انگلستان، نمونه‌ای کلاسیک از سازه تزئینی.
تقسیم‌بندی‌های هنر متنوع است؛ یکی از آن‌ها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم می‌کند:

هنرهای صناعی

هنرهای سنتی ایران را می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم کرد:

شعر و ادبیات
موسیقی
معماری و هنرهای وابسته
نمایش‌های سنتی و آیینی
صنایع مستظرفه
صنایع ظریف

صنعت و صنایع

ظریف، مقیاسی برای سنجیدن درجهٔ تکامل معنوی و روحی یک ملت است. در این جهان میان هزاران محسوسات که ما در زیر نفوذ حواس پنجگانهٔ خود از وجود و چگونگی آن‌ها باخبر می‌شویم، بعضی چیزها هست که ما بی‌اختیار آن‌ها را بیشتر دوست می‌داریم. روح ما و قلب ما مجذوب آن‌ها می‌شود بدون آنکه از آن‌ها یک فایدهٔ عملی و آنی برای ما حاصل گردد؛ مثلاً وقتی که در جلوی یک پردهٔ نقاشی که ثمرهٔ قوای دماغی و روحی یک صنعت‌کار را نشان می‌دهد می‌ایستیم، ساعتها مشغول تماشای آن و غرق حیرت و تعجب می‌شویم.[۹]

که بجز موارد بالا همه آثار هنری را شامل می‌شود. هنر مقدس همواره دو غایت بنیادی داشته‌است. اول زیبایی صورت عبادات و دوم نگهبانی و حفاظت از آن. دومین ممیزه هنر مقدس بدان حقیقت رجوع می‌کند که اسلام صرف زیبایی را مطلوب تلقی نکرده، بلکه زیبایی را با کمال مورد تأمل قرار می‌دهد. آنچه منشأ نقوش پراکنده و مایه پراکندگی خاطر است در قلمرو هنر اسلامی نفی می‌شود، از اینجا هرگونه آرایش زرین یا جامه‌های فاخر در عبادات طرد می‌گردند.

به تعبیر بورکهارت آداب دینی هنر الهی است

. از آنجا که گونه‌ای جلوه‌گری و سمبولیسم در سطحی از شکلها و حالت‌های آدمی برای جست‌وجوی راهی به ماورای همه مظاهر و اعیان وجود است. در مسیحیت این آداب نیایشی است -مانند عشای ربانی و آداب خاص مسیحی- متضمن هنر مقدس یعنی معماری و شمایل‌نگاری مسیحی که از برجسته‌ترین مظاهر هنر مسیحی هستند. با توجه به معنای ذاتی عبادات اسلامی، و هنری که به زیبا کردن آن متوجه است، در عالم اسلامی به گونه‌ای دیگر فیضان و انعکاس هنری آداب دینی را می‌بینیم، یعنی جدا از مفهوم شمایل‌نگاری در عبادات مسیحی که درضمن نوعی هنر تلقی می‌شود.[۱۰] معمولاً از عبارت هنرهای صناعی برای بیان آن بخش از صنایع دستی که بیش از فن به هنر وابسته‌اند استفاده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.