هنر محیطی: پیوندی میان انسان و طبیعت

نوشته: دپارتمان هنر نگره، آذر ماه ۱۴۰۳

تصور کنید در دل بیکرانگی کویری ایستاده‌اید، جایی که سکوت گسترده‌ی بیابان با نور گرم خورشید ترکیب شده و همه‌چیز را در خود حل کرده است. ناگهان با یک اثر روبرو می‌شوید؛ مجموعه‌ای از لوله‌های بتنی عظیم که در میان این فضای خاموش قرار گرفته‌اند و سایه‌های‌شان در زوایای خاصی با خورشید هم‌خوانی دارند. جایی که نور و زمان با دقت مهندسی شده تا لحظه‌ای از حضور خورشید را برای ما جاودانه کند. ایستادن در میان این سازه‌ها به شما حس خاصی می‌دهد؛ گویا خودتان هم بخشی از این فضای خاموش شده‌اید. این دقیقاً تجربه‌ای است که هنر محیطی برای مخاطب خلق می‌کند: پیوندی بین انسان و جهان طبیعی که در هر لحظه از دیدن، چیزی از عمیق‌ترین پرسش‌هایمان درباره زمان، مکان و محیط اطراف زنده می‌شود. در این نوشتار، همراه می‌شویم با جریانی اثر گذار به نام «هنر محیطی» و هنرمندانی که با استفاده از عناصر طبیعی و فضای بیرونی، ما را به چنین تأملاتی دعوت می‌کنند.

آغـــــــاز هنر محیطی[۱]

از زمانی که انسان‌های نخستین اولین خطوط باران و رعد و برق را بر دیواره‌های غارهای خود ترسیم کردند، هنرمندان به تصویر کشیدن محیط طبیعی شیفته شده‌اند. اما برای قرن‌ها، حضور مناظر طبیعی در آثار هنری به‌گونه‌ای بوده است که یا هیبت جهان طبیعی را بیان کند یا به‌عنوان پس‌زمینه‌ای برای روایت‌های انسانی عمل کند. در قرن بیستم، با افزایش نگرانی‌های جهانی پیرامون وضعیت سلامت محیط زیست و تأثیرات انسان بر آن، بسیاری از هنرمندان شروع به خلق آثاری در تعامل با دنیای فیزیکی کردند تا توجه مخاطبان را به مسائل زیست‌محیطی و رابطه ما با آن جلب کنند. هنر محیطی از دهه ۱۹۹۰ به‌عنوان یک مفهوم متمایز بیشتر مورد توجه قرار گرفت؛ زمانی که هنرمندان محیط اطراف خود را نه فقط به‌عنوان فضایی برای زندگی یا ساخت‌وساز، بلکه به‌عنوان سیستمی یکپارچه که انسان‌ها نقش مرکزی در آن دارند، مشاهده کردند.

تونل خورشید، نانسی هالت (۱۹۷۶)

هنر محیطی و تأثیر آن بر هنر معاصر

هنر محیطی، که با عنوان هنر اکولوژیک[۲] یا بوم شناختی نیز شناخته می‌شود، شامل انواع گوناگونی از فرم‌ها و رویه‌های هنری است که با محیط زیست تعامل می‌کنند و آن را به نمایش می‌گذارند. این جنبش هنری در گستره و زمان‌بندی خود بسیار متنوع‌ و با جریان های دیگری مانند هنر زمینی یا لند آرت، هنر مکان-ویژه[۳]. به گفته پروفسور جان ای. تورنز[۴]: «هنر محیطی […] یک ژانر جدید است که نه تنها آثاری را که به طور مستقیم از محیط الهام گرفته‌اند توصیف می‌کند (مانند مجموعه ابرهای جان کانستبل، آثار کلود مونه یا مجموعه کوه سنت ویکتور پل سزان)، بلکه آثاری را که به‌روشنی غیرنمایشی و اجراگرایانه هستند و مخاطب را به شکل فعالی درگیر می‌کنند، نیز شامل می‌شود.»

چشم انداز؛ مایا لین(۲۰۰۶)

نقاشی منظره: از رنسانس تا ظهور هنر محیطی

جهان طبیعی همواره الهام‌بخش هنرمندان بوده است؛ چه به‌عنوان پس‌زمینه و چه به‌عنوان موضوع اصلی. هنرمندان رنسانس عالی اروپا با ترکیب‌هایی هارمونیک، هماهنگی طبیعت و بازآفرینی تعادل را ستایش می‌کردند. بعدها، نقاشان طبیعت‌گرا مانند جان کانستبل[۵]تصاویری از خانه‌ها و جزئیات کشاورزی را با تصاویری واقعی از مناظر بریتانیا ترکیب کردند در حالی که هنرمندان مکتب باربیزون فرانسه تحت تأثیر کانستبل تلاش کردند زندگی واقعی را در میان طبیعت به نمایش بگذارند. در قرن نوزدهم، امپرسیونیست‌ها مرز میان نقطه تمرکز و پس‌زمینه را با ترکیب‌بندی‌های غیررسمی به چالش کشیدند تا نقاشی‌ها به جای تصاویر ایستا، لحظاتی زودگذر را به تصویر بکشند.

تعادل شناور، ادیت موسنیه(۲۰۰۶)

ظهور هنر مفهومی و تغییر پارادایم در هنر محیطی

در اوایل قرن بیستم، هنگامی که بسیاری از هنرمندان از واقع‌گرایی فاصله گرفتند، به نمایش مناظر طبیعی به شیوه‌های پیشین رویگردان شدند. به جای اینکه طبیعت به عنوان موضوعی بر بوم باشد، برخی هنرمندان مانند جوزف کوسوت [۶]، جوزف بویز [۷] و سول لوئیت[۸] شروع به خلق آثار مفهومی کردند که در دل طبیعت رخ می‌داد یا طبیعت را به عنوان رسانه اصلی به کار می‌گرفت. این پروژه‌ها بر مکان، مواد و فرآیند تأکید داشتند و هنرمندان دیگر را به بازاندیشی درباره امکانات جدید هنر دعوت می کردند.

هنر زمین: خلق آثار ی در دل طبیعت

هنر زمین یا لند آرت[۹] یک جنبش هنری آوانگارد در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بود که عمدتاً توسط هنرمندان آمریکایی ایجاد شد. این جنبش از مینیمالیسم تأثیر گرفت و به سادگی جدید و همچنین افزایش نارضایتی از کنترل و سلسله‌مراتب بازار هنر اصلی تأکید داشت. اسکله مارپیچ اثر رابرت اسمیتسون[۱۰]به عنوان یک اثر محوری در هنر زمین شناخته می‌شود؛ اثر او به ابعاد و عظمت خود طبیعت اشاره دارد.

رابرت اسمیتسون، اسکله مارپیچ (۱۹۷۰)

مفاهیم و فرایندها در هنر محیطی

در قلب هنر محیطی، پرسش پیچیده‌ای وجود دارد که آیا (و چگونه) می‌توان محیط و چشم‌انداز را در هنر بازنمایی کرد. پروفسور جان ای. تورنز ، میان هنری که در پی بازنمایی جهان است و هنری که تجربه‌های حضور در جهان را بازنمایی می‌کند، تفاوت قائل می‌شود. هنر محیطی به تغییر اساس تجربه ما از هنر پرداخته و تلاش می‌کند تا ارتباطی عمیق‌تر با طبیعت برقرار کند.

مواد طبیعی در هنر محیطی: رابطه با طبیعت

استفاده از مواد طبیعی و فرآیندهای طبیعت در هنر محیطی بسیار مهم است. هنرمندان اغلب از موادی استفاده می‌کنند که رشد می‌کنند، مانند بذرها، گل‌ها و جلبک‌ها؛ موادی که ممکن است پوسیده شوند مانند چوب و برگ؛ و حتی عناصر خود طبیعت که دچار تغییر می‌شوند، مانند آب و آتش. این آثار گاهی تنها یک‌بار یا به صورت موقت نمایش داده می‌شوند و به یاد می‌آورد که ما نیز در معرض همین تغییرات هستیم .

شهر، مایکل هایزر (۱۹۷۰)

جمع بندی: هنر محیطی و تأثیر آن بر شناخت ما از طبیعت

هنر محیطی نه تنها به ما کمک می‌کند تا ارتباط عمیق‌تری با طبیعت برقرار کنیم، بلکه ما را به چالش می‌کشد تا درک خود از محیط و روابط انسانی را بازنگری کنیم. این هنر به ما یادآوری می‌کند که ما بخشی از یک کل بزرگتر هستیم و تأثیرات ما بر محیط اطراف‌مان چه مثبت و چه منفی می‌تواند عمیق باشد. هنرمندان این حوزه با خلق آثار خود، ما را به تفکر درباره نقش‌مان در حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی ترغیب می‌کنند.

ماهی‌های رودخانه، احمد نادعلیان(اوایل ۲۰۰۰)

هنرمندان تأثیرگذار در هنر محیطی

رابرت اسمیتسون، اسکله مارپیچ (۱۹۷۰): این اثر در ساحل دریاچه نمکی بزرگ یوتا ساخته شده و شامل یک مارپیچ بزرگ است که از سنگ، گل و نمک تشکیل شده است. این اثر به مرور زمان و با تأثیرات محیطی همچون تغییر سطح آب و تجمع نمک، دستخوش تغییر و تحول شده  است.

تونل خورشید، نانسی هالت[۱۱](۱۹۷۶): این اثر مجموعه‌ای از لوله‌های بتنی بزرگ است که در صحرای یوتا نصب شده‌اند و با دقت به موقعیت خورشید در زمان‌های خاصی از سال طراحی شده‌اند. این اثر به بررسی مفهوم زمان و نور خورشید در طبیعت می‌پردازد.

شهر، مایکل هایزر[۱۲] (۱۹۷۰): این پروژه هنری عظیم ترکیبی از معماری و منظر طبیعی و در صحرای نوا در ایالات متحده طراحی و ساخته شده است. این اثر شامل اشکال هندسی بزرگ، تپه‌ها و دیوارهایی است که با دقت در کنار هم قرار گرفته‌اند تا ساختاری مشابه یک شهر را به وجود آورند. این اثر به بررسی مفهوم شهر و تأثیر فعالیت‌های انسانی بر محیط زیست می‌پردازد.

-پروژه آب و هوا، اولافور الیاسون[۱۳](۲۰۰۳): این اثر در تالار توربین موزه تیت مدرن لندن به نمایش درآمد. در این اثر، الیاسون فضایی غوطه‌ورکننده خلق کرد که شامل یک خورشید مصنوعی عظیم بود که از آینه‌ها و چراغ‌های نئون تشکیل شده بود.

-طاق برگ‌ها، اندی گلدزورتی(۱۹۸۰): اثر «طاق برگ‌ها» نمونه‌ای از تمرکز گلدزورتی بر طبیعت موقتی و ناپایدار است؛ چرا که با وزش باد یا بارش باران، این اثر از بین می‌رود و به بخشی از طبیعت بازمی‌گردد.

تعادل شناور، ادیت موسنیه[۱۴](۲۰۰۶): این اثر شامل ترکیبی از الیاف رنگارنگ  و مواد سازگار با محیط زیست است که به گونه‌ای بافته و درختان یا فضاهای باز را زینت می‌دهد. این اثر به دلیل ساختار انعطاف‌پذیر خود با جریان باد حرکت کرده و به تعامل پویا با عناصر محیطی می‌پردازد.

– ماهی‌های رودخانه، احمد نادعلیان(اوایل ۲۰۰۰): او یکی از هنرمندان شاخص هنر محیطی ایران است. این مجموعه شامل حکاکی نقوش ماهی بر روی سنگ‌های بستر رودخانه، به شکلی سمبولیک است که به حیات و پویایی رودخانه و پیوند انسان با طبیعت اشاره می‌کند.

[۱]Environmental Art

[۲] ecological art

کتاب «هنر زمین و محیطی» به ویرایش جفری کاسنر(Land and Environmental Art, Jeffrey Kastner)، تاریخچه کامل این جنبش را توصیف می‌کند، از ژانر سنتی منظر که در دهه ۱۹۶۰ به‌طور رادیکالی تغییر کرد.

[۳] Site-Specific Art

[۴] John E. Thornes

[۵] John Constable

[۶] Joseph Kosuth

[۷] Joseph Beuys

[۸] Sol LeWitt

[۹] Land art or Earth Art

[۱۰] Spiral Jetty , Robert Smithson

[۱۱] Nancy Holt – Sun Tunnels

[۱۲]Michael Heizer, City

[۱۳]The Weather Project Olafur Eliasson

[۱۴] Edith Meusnie , LEGER FLOTTEMENT

برای مطالعه بیشتر

تماشاخانه

هنرمندان معاصر – احمد ناد علیان

برای هنرمندان، خلق هنر به مثابه تحقیق، اکتشاف و بازیابی معانی است.خلق هنری یک مقصد نیست، بلکه سفری است پر پیچ‌وخم، پر از کاوش‌ها و پرسش‌های بی‌پایان. هنرمندان در این مسیر آفرینش هنر را فراتر

ادامه مطلب »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات پیشنهادی

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.